داستان عاشقانه کلاغ !

ساخت وبلاگ

داستان عاشقانه کلاغ ! (جالب)

یه روزی آقای کلاغ ، ***** یا به قول بعضیا زاغ

رو دوچرخه پا می‌زد، ***** رد شدش از دم باغ

kalagh01[radsms]

پای یک درخت رسید ،***** صدای خوبی شنید

نگاهی کرد به بالا ،***** صاحب صدا رو دید

یه قناری بود قشنگ ، *****بال و پر ، پر آب و رنگ

وقتی جیک جیکو می‌کرد ،***** آب می‌کردش دل سنگ

 

kalagh02[radsms]

قلب زاغ تکونی خورد ،***** قناری عقلشو برد

توی فکر قناری ، ***** تا دو روز غذا نخورد

kalagh03[radsms]

روز سوم کلاغه ، ***** رفتش پیش قناری

گفتش عزیزم سلام ، ***** اومدم خواستگاری

kalagh04[radsms]

نگاهی کرد قناری ، ***** بالا و پایین، راست و چپ
 
پوزخندی زد به کلاغ ،***** گفتش که عجب! عجب
 
منقار من قلمی ،***** منقار تو بیست وجب
 
واسه چی زنت بشم؟***** مغز من نکرده تب
 
کلاغه دلش شیکست ،***** ولی دید یه راهی هست
 
برای سفر به شهر ،***** بار و بندیلش رو بست
 
یه مدت از کلاغه ،***** هیچ کجا خبر نبود
 
وقتی برگشت به خونه *****از نوکش اثر نبود
 
داده بود عمل کنن ، ***** منقار درازشو
 
فکر کرد این بار می‌خره ،***** قناریه نازشو
 
 
 
باز کلاغ دلش شیکست ،***** نگاه کرد به سر و دست
 
آره خب، سیاه بودش! ***** اینجوری بوده و هست
 
دوباره یه فکری کرد ، ***** رنگ مو تهیه کرد
 
خودشو از سر تا پا ،*****رفت و کردش زرد زرد
 
رفتش و گفت: قناری!***** اومدم خواستگاری
 
شدم عینهو خودت ،***** بگو که دوسم داری
 

اخمای قناریه ،***** دوباره رفتش تو هم

kalagh05[radsms]

کله‌مو نگاه بکن ،***** گیسوهام پر پیچ و خم
 
موهای روی سرت ،***** وای که هست خیلی کم
 
فردا روزی تاس می‌شی!***** زندگی‌مون میشه غم
 
کلاغ رفتش خونه *****نگاه کرد به آیینه
 
نکنه خدا جونم !*****سرنوشت من اینه؟!
 
ولی نا امید نشد ،*****رفت تو فکر کلاگیس
 
گذاشت اونو رو سرش ، *****تفی کرد با دو تا لیس
 
کلاه گیسه چسبیدش ،***** خیلی محکم و تمیز
 

روی کله‌ی کلاغ ،***** نمی‌خورد حتی لیز

kalagh06[radsms]

نگاه که خوب می‌کنم ،***** می‌بینم گردنتو
 
یه جورایی درازه ، ***** نمی‌شم من زن تو
 
کلاغه رفتشو من ،***** نمی‌دونم چی جوری
 
وقتی اومدش ولی ، ***** گردنش بود اینجوری

 
خجالت نمی‌کشی؟*****واسه گوشتای شیکم!؟
 
دوست دارم شوهر من ، *****باشه پیمناست دست کم!
 
دیگه از فردا کلاغ ،*****حسابی رفت تو رژیم
 
می‌کردش بدنسازی ، *****بارفیکس و دمبل و سیم
 
بعدش هم می‌رفت تو پارک ،*****می‌دویید راهای دور
 

آره این کلاغ ما ،‌*****خیلی خیلی بود صبور

kalagh08[radsms]

واسه ریختن عرق ، *****می‌کردش طناب‌بازی
 
ولی از روند کار ، *****نبودش خیلی راضی
 
پا شدی رفتش به شهر ،***** دنبال دکتر خوب
 
دو هفته بستری شد ، *****که بشه یه تیکه چوب
 
قرصای جور و واجور ،*****رژیمای رنگارنگ
 
تمرینهای ورزشی ، *****لباسای کیپ تنگ
 
آخرش اومد رو فرم ،*****هیکل و وزن کلاغ
 

با هزار تا آرزو ، *****اومدش به سمت باغ

kalagh09[radsms]

وقتی از دور میومد ، *****شنیدش صدای ساز
 
تنبک و تنبور و دف ، *****شادی و رقص و آواز
 
دل زاغه هری ریخت !***** نکنه قناریه؟
 

شایدم عروسی *****بازای شکاریه

kalagh10[radsms]

دیدش ای وای قناری ، *****پوشیده رخت عروس
 
یعنی دامادش کیه؟*****طاووسه یا که خروس؟
 
هی کی هست لابد تو تیپ ، *****حرف اولو می‌زنه!
 
توی هیکل و صورت ،‌ *****صد برابر منه
 
کلاغه رفتشو دید ،*****شوهر قناری رو
 
شوکه شد ، نمی‌دونست، *****چیز اصل کاری رو!
 
می‌دونین مشکل کار ،***** از همون اول چی بود؟
 

کلاغه دوچرخه داشت ،‌*****صاحب بی ام و نبود

kalagh11[radsms]

شهرنتــ ~ پورتال جامع خبری، سرگرمی، روانشناسی، زناشویی، مد، دکوراسیون، آشپزی، پزشکی...
ما را در سایت شهرنتــ ~ پورتال جامع خبری، سرگرمی، روانشناسی، زناشویی، مد، دکوراسیون، آشپزی، پزشکی دنبال می کنید

برچسب : بهترین مطالب جدید , جدیدترین مطالب جالب , جدیدترین مطالب خواندنی , جدیدترین مطالب طنز , داستان تصویری , داستان شعر گونه , داستان عاشقانه کلاغ ! , داستان مصور سری جدید , مطالب جالب , شعر جالب و خنده دار , مطالب جالب , مطالب جدید و جالب , مطالب خیلی باحال , مطالب طنز , مطلب خیلی جدید , نویسنده : R3z@ بازدید : 1297 تاريخ : دوشنبه 21 اسفند 1391 ساعت: 20:40

نويسندگان

نظر سنجی

دوست دارید بیشتر چه مطالبی در سایت قرار بگیره؟

خبرنامه